شب تاب

شب تاب

شبپره های مخفی ذهن,بالهای استواردر می آورند و در آسمان غروب پر می کشند و میروند

گفتا: من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم

گفتم: به از ترنجی لیکن به دست نایی

گفتا: تو از کجایی؟ کاشفته می نمایی

گفتم: منم غریبی از شهر آشنایی

گفتا: سر چه داری؟ کز سر خبر نداری

گفتم: بر آستانت دارم سر گدایی

گفتا: به دلربایی ما را چگونه دیدی؟

گفتم: چو خرمنی گل در بزم دلربایی

گفتم: که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا: اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم: که نوش لعلت ما را به آرزو کشت

گفتا: تو بندگی کن او بنده پرور آید



نظرات شما عزیزان:

e@
ساعت19:28---7 ارديبهشت 1390
cheghad ghashang bud
سپاسگذارم :-)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: Shima ׀ تاریخ: برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

دنیایم را میدهم برای لبخندت, هراسی نیست. شاد که باشی دوباره دنیا از ان من است...


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , fireflies.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM